پیامدهای گسترده تغییر اقلیم در بخشهای مختلف کشور
به گزارش برقاب، از جمله تغییر و تحولات غیرقابل انکاری که در دهههای گذشته با شتاب بیشتری در حال اثرگذاری بر روی آب و هوای کره زمین است، باید به تغییر اقلیم اشاره کرد. پدیده خطرناکی که کارشناسان دو رویکرد سازگار و مقابله را برای مواجهه با آن ضروری میدانند.
براساس دادههای سازمان جهانی هواشناسی WMO، از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۹، تعداد رخدادهای حدی اقلیمی تحت تاثیر پدیده تغییر اقلیم پنج برابر افزایش یافته است و رخدادهای حدی اقلیمی از نظر زمان و مکان شدیدتر و غیرقابل پیشبینیتر شدهاند.
به عنوان نمونه سیل ۲۰۲۱ در سراسر آلمان، بلژیک، لوکزامبورگ و هلند حدود ۴۳ میلیارد دلار خسارت مالی و تلفات انسانی حدودا ۲۰۰ نفری به بار آورد که میزان سیل و خسارت در این منطقه خاص بیسابقه بود. همچنین سیل در استان هنان چین در سال ۲۰۲۱ نیز منجر به دهها کشته، آواره شدن بیش از ۲۵۰هزار نفر و اختلال در حمل و نقل زغال سنگ، تولید آلومینیوم و تولید محصولات آیفون شد.
از جمله مناطق جغرافیایی جهان که بر اساس مستندات علمی بیشترین تاثیرپذیری را از پدیده تغییر اقلیم داشته است، باید به خاورمیانه اشاره کرد، منطقهای که در شرایط عادی در کمربند خشک و نیمه خشک جهان قرار داشت و با شرایط جدید پیش آمده با مشکلات به مراتب بیشتری در حوزه منابع آب رو به رو شده است.
سیلهای ویرانگر، ظهور پدیده ریزگردها، خشک شدن رودخانهها و چاهها و بروز نا آرامیهای اجتماعی در کشورهای مختلف خاورمیانه از جمله اتفاقاتی است که در سایه پدیده تغییر اقلیم و آثار آن قابل تفسیر است.
در این بین شرایط برای کشور ایران نیز چندان مساعد نیست و پدیده تغییر اقلیم در طی دهههای گذشته توانسته آثار نامطلوب فراوانی بر روی شاخص هایی، چون ذخایر منابع آب سطحی، تبخیر و تعرق، بارشها و نیز دمای هوا در ایران داشته باشد.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به تازگی گزارشی در همین رابطه منتشر کرده است که حاوی نکات قابل تاملی در این رابطه است.
در این گزارش با تاکید بر اینکه پدیده تغییر اقلیم میتواند ۳ پیامد نامطلوب انسانی کاهش تولید مواد غذایی، افت شاخص بهداشت و سلامت و تغییر در الگوهای سکونت را به همراه داشته باشد، همچنین از تغییر در اکوسیستم ها، تغییر در دامنه گونههای گیاهی و تغییر در زمان بندی بارش و کشت به عنوان عوامل طبیعی این پدیده یاد شده است.
در ادامه این گزارش نیز از تغییرات بارش سالیانه، تغییرات میانگین دما، تغییرات میانگین تبخیر – تعرق و تغییرات خشکسالی به عنوان ۴ اثر تغییر اقلیم بر مولفههای کلی آب و هوای کشور اشاره شده است.
به صورت مشخص در ارتباط با تغییرات بارش سالیانه در این گزارش اشاره شد که نمودار بارش تجمعی سالیانه کشور معرف آن است که این شاخص در پنج دهه گذشته روند نزولی داشته و میانگین بارش تجمعی سالیانه در دهههای ۱۳۵۲ – ۱۳۶۱ و ۱۳۹۲ – ۱۴۰۱ به ترتیب حدود ۲۵۰ و ۲۰۰ میلیمتر بوده است که روند کاهشی و تفاوت ۵۰ میلیمتری را نشان میدهد.
همچنین در ارتباط با تغییرات میانگین دما توضیح داده شد که میانگین دمای کشور در ۵۰ سال گذشته بر اساس درون یابی دادههای دیدبانی ایستگاههای سازمان هواشناسی کشور روند افزایشی داشته است و دمای هر دهه تقریباً با شیب ۴/ ۰ درجه سلسیوس افزایش یافته که حدود دو برابر نرخ افزایش جهانی و بیانگر گرمایش محیط و تغییرات اقلیم کشور با سرعت بیش از میانگین جهانی است.
وضعیت کشور در حوزه تغییرات میانگین تبخیر-تعرق نیز چندان مطلوب نیست و افزایش روند دما موجب تبخیر سریعتر آب و کاهش فرصت ترمیم منابع آب زیرزمینی شده است و بر اساس رشد ظرفیت تبخیر در پنج دهه گذشته کشور، این امر به تشدید تبخیر منابع آب سطحی و کاهش رطوبت خاک منجر شده و تأثیر مخربی بر منابع آب در دسترس از جمله شرب و کشاورزی داشته است، روندی که باعث شده تا افزایش ظرفیت تبخیر همراه با فعالیتهای مخرب انسانی، سهم قابل توجهی در عواقب محیطی ناخواسته در کشور داشته باشد.
در این بین روند تغییرات خشکسالی کشور نیز متاثر پدیده تغییر اقلیم نگران کننده است و شاخص استاندارد شده بارش-تبخیر و تعرق و روند تغییرات آن در سه دهه گذشته ۱۳۷۱ – ۱۴۰۱ از کاهش شدید بارشها و گسترش دامنه خشکسالیها حکایت دارد.
بر اساس این شاخص که یکی از شاخصهای استاندارد جهانی برای نشان دادن خشکسالی است و تأثیر هر دو عامل دما و بارش را در شدت خشکسالی هواشناسی لحاظ میکند، فراوانی و شدت خشکسالیها در کشور در دهههای اخیر روند صعودی داشته است.
توضیح اینکه براساس شاخص SPEI در سال آبی ۱۴۰۰ – ۱۴۰۱، ۷/ ۶۱ ٪ از مساحت کشور تحت تأثیر خشکسالیهای شدید و بسیار شدید بوده و فقط ۱۹ ٪ از مساحت آن ترسالی شدید و بسیار شدید داشته است. براساس همین شاخص در بازه ده ساله،
۷/ ۱۵ ٪ مساحت کشور در معرض خشکسالی شدید و بسیار شدید و فقط ۲/ ۰ ٪ در معرض ترسالیهای شدید و بسیار شدید قرار داشته است.
این موارد البته آثار نامطلوب و کلی پدیده تغییر اقلیم است و به صورت جزئیتر تغییر اقلیم در ایران موجب تغییرات خسارت بار فراوانی در بخشهای مختلف مانند کاهش زاد و ولدگونههای آبزی در مناطق ساحلی، کاهش پتانسیل کشور در تولید محصولات غذایی، خشک شدن تالابها و حذف اکوسیستمهای منطقهای، تشدید پدیده ریزگردها، کاهش وسعت جنگلهای کشور و کاهش ظرفیت تولید برق نیروگاههای برقابی را نیز در پی داشته است.
در مجموع در این گزارش توضیح داده شده است که تغییر اقلیم طی سالیان اخیر تأثیرات مهمی بر الگوهای آب وهوایی کشور و جهان داشته است و طبعاً انتظار میرود طی سالیان آینده نیز تغییرات اقلیمی آثار جدی بر بخشهای مختلف توسعهای و زیربنایی کشور نظیر امنیت غذایی، سلامت و انرژی کشور داشته باشد.
با وجود این، بررسی محتوای اسناد آمایش سرزمین و متن لایحه برنامه هفتم توسعه نشان از عدم توجه به کلان روند تغییر اقلیم دارد و این درحالی است که در بند ۷ سیاستهای کلی محیط زیست ابلاغی مقام معظم رهبری به توسعه آینده نگرانه به عنوان یکی از الزامات مدیریت تغییرات اقلیمی در کشور اشاره شده است.
در این راستا ضروری است برنامهریزان و تصمیم گیران توسعه منطقهای و آمایش سرزمین قبل از تدوین هر برنامهای به آینده نگریهای اقلیمی مناطق مختلف کشور توجه کنند. برای مثال بخش امنیت غذایی و کشاورزی ازجمله بخشهایی است که به طور جدی متأثر از تغییر اقلیم خواهد بود و با توجه به تغییر پهنههای اقلیم کشاورزی کشور در آینده نه چندان دور، دستگاههای ذیربط لازم است با رویکرد آینده پژوهی مطالعات گستردهای برای معرفی گونههای گیاهی و باغی جدید سازگار با تغییر اقلیم ارائه کنند.
ارسال دیدگاه