ایرانِ آفتابی، رویای خاموش یا فرصت بیدار؟
به گزارش برقاب در حالی که بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال، کویرهای بکر، بادهای موسمی و منابع عظیم زیستتوده در ایران وجود دارد، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور، هنوز کمتر از ۱ درصد است. سؤالی که مطرح میشود این است: ایران چرا با وجود این همه پتانسیل، هنوز در آغاز راه مانده است؟
ایران؛ سرزمین فرصتهای سوخته
طبق گزارش سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی ایران (ساتبا)، ایران قابلیت تولید ۶۰ هزار مگاوات انرژی خورشیدی و ۳۰ هزار مگاوات انرژی بادی را دارد. این در حالی است که تا سال ۱۴۰۳، تنها حدود ۱۰۰۰ مگاوات از این ظرفیت به مرحله بهرهبرداری رسیده است.
در کشورهای همعرض مانند مراکش یا امارات، سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی، به یکی از ستونهای توسعه اقتصادی بدل شده؛ اما در ایران، پروژههای بزرگ اغلب در حد مطالعات باقی میمانند.
چالشها: از تعرفههای ناپایدار تا نبود اراده سیاسی
دلایل اصلی عقبماندگی ایران در حوزه انرژیهای پاک، به چند عامل کلیدی برمیگردد:
-
یارانههای سنگین سوختهای فسیلی
باعث میشود تولید برق از خورشید و باد، از نظر اقتصادی بهصرفه نباشد. -
نبود تضمین خرید برق (PPA) شفاف و بلندمدت
سرمایهگذاران داخلی و خارجی به دلیل ناپایداری قوانین، ریسک ورود به پروژههای تجدیدپذیر را نمیپذیرند. -
بوروکراسی فرسایشی و ناهماهنگی سازمانی
از وزارت نیرو تا سازمان محیطزیست، مسیر اجرای یک نیروگاه خورشیدی چندکیلوواتی میتواند ماهها طول بکشد.
تجربه جهان: از بیابانهای کالیفرنیا تا دشتهای هند
در دنیا، مسیر موفقیت انرژیهای پاک روشن است.
هند تا سال ۲۰۳۰ قصد دارد ۵۰٪ از انرژی خود را از منابع غیر فسیلی تأمین کند.
آلمان در سال ۲۰۲۳ برای چندین روز، کل برق کشور را فقط از خورشید و باد تأمین کرد.
عربستان با پروژهی نئوم در صحرای تابان خود، میخواهد صادرکننده انرژی سبز به اروپا شود.
انرژی خورشیدی خانگی؛ فرصتی که خاک میخورد
در ایران، ظرفیت پشتبامها و خانهها برای تولید برق خورشیدی بسیار بالاست. اما تعرفه کم خرید برق، فرایند دشوار اخذ مجوز و نبود مشوقهای مالی، باعث شده مردم تمایلی به نصب پنلهای خورشیدی نداشته باشند.
یک شهروند در یزد میگوید:
«خواستیم پنل بزنیم روی پشتبام، سه ماه فقط دوندگی مجوز بود، تازه گفتن برقش رو ارزون ازمون میخرن!»
راهکارها: ایران چگونه میتواند سبز شود؟
برای حرکت از شعار به عمل، ایران باید:
یارانه سوختهای فسیلی را بهتدریج کاهش داده و به انرژیهای پاک اختصاص دهد.
قوانین تشویقی شفاف و ثابت برای خرید برق تجدیدپذیر وضع کند.
سرمایهگذاران بخش خصوصی داخلی و خارجی را با تضمینهای بلندمدت جذب کند.
زیرساختهای تولید، نصب، نگهداری و آموزش نیروهای متخصص را تقویت کند.
جمعبندی:
در دنیایی که رقابت بر سر فناوریهای سبز شدت گرفته، انرژی تجدیدپذیر دیگر صرفاً یک انتخاب محیطزیستی نیست؛ یک الزام اقتصادی، راهبردی و تمدنی است. ایران با بهرهمندی از موقعیت جغرافیایی ممتاز، تنوع اقلیمی، و ظرفیتهای خورشیدی و بادی گسترده، میتواند به یک قطب انرژی پاک در غرب آسیا بدل شود.
با این حال، فاصله میان «پتانسیل» و «واقعیت»، بیش از آنکه فنی یا مالی باشد، ناشی از خلأ تصمیمسازیهای پایدار، سیاستگذاریهای شفاف و اراده اجرایی بلندمدت است. تداوم اتکای بیپایه به منابع فسیلی و نادیدهگرفتن منافع راهبردی انرژیهای تجدیدپذیر، میتواند ایران را در رقابتهای منطقهای و جهانی از صحنه عقب نگاه دارد.
کشورهایی که دیروز واردکننده نفت بودند، امروز با حمایت از انرژیهای خورشیدی و بادی، تبدیل به صادرکننده انرژی پاک شدهاند. این تغییر جهت، نه بر بستر معجزه، بلکه با تکیه بر تدبیر، عزم ملی و ثبات در سیاستگذاری حاصل شده است.
اگر امروز اقدام نکنیم، فردا انرژی تجدیدپذیر را نه تنها گرانتر، بلکه وابستهتر از انرژی فسیلی خواهیم خرید.
اکنون زمان آن فرارسیده که ایران، با خروج از سایهی نفت و گاز، وارد عصر جدیدی از تولید انرژی شود؛ عصری که در آن، خورشید و باد، نه فقط منابع طبیعی، بلکه داراییهای ملی و ابزار قدرت نرم کشور محسوب شوند.
ارسال دیدگاه